با صدای استاد شهرام ناظری
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
با صدای استاد شهرام ناظری
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
0 نظرات
0 اشتراکات
57 بازدید
5
0 بررسی