0 Comentários
0 Compartilhamentos
54 Visualizações
0 Anterior
Diretório
افراد جدید را کشف کنید، ارتباطات جدید ایجاد کنید و دوستان جدیدی پیدا کنید
-
Faça Login para curtir, compartilhar e comentar!
-
0 Comentários 0 Compartilhamentos 49 Visualizações 0 Anterior
-
0 Comentários 0 Compartilhamentos 50 Visualizações 0 Anterior
-
0 Comentários 0 Compartilhamentos 48 Visualizações 0 Anterior
-
0 Comentários 0 Compartilhamentos 46 Visualizações 0 Anterior
-
0 Comentários 0 Compartilhamentos 48 Visualizações 0 Anterior
-
0 Comentários 0 Compartilhamentos 49 Visualizações 5 0 Anterior
-
0 Comentários 0 Compartilhamentos 63 Visualizações 0 Anterior
-
دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
سر من مست جمالت دل من دام خیالت
گهر دیده نثار کف دریای تو دارد
ز تو هر هدیه که بردم به خیال تو سپردم
که خیال شکرینت فر و سیمای تو دارد
غلطم گر چه خیالت به خیالات نماند
همه خوبی و ملاحت ز عطاهای تو دارد
گل صدبرگ به پیش تو فروریخت ز خجلت
که گمان برد که او هم رخ رعنای تو دارددل من رای تو دارد سر سودای تو دارد رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد سر من مست جمالت دل من دام خیالت گهر دیده نثار کف دریای تو دارد ز تو هر هدیه که بردم به خیال تو سپردم که خیال شکرینت فر و سیمای تو دارد غلطم گر چه خیالت به خیالات نماند همه خوبی و ملاحت ز عطاهای تو دارد گل صدبرگ به پیش تو فروریخت ز خجلت که گمان برد که او هم رخ رعنای تو دارد0 Comentários 0 Compartilhamentos 55 Visualizações 3 0 Anterior -
با صدای استاد شهرام ناظری
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدندبا صدای استاد شهرام ناظری مردان خدا پردهٔ پندار دریدند یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند از آن دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند جمعی به در پیر خرابات خرابند قومی به بر شیخ مناجات مریدند فریاد که در رهگذر آدم خاکی بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند همت طلب از باطن پیران سحرخیز زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند مردان خدا پردهٔ پندار دریدند یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند جمعی به در پیر خرابات خرابند قومی به بر شیخ مناجات مریدند فریاد که در رهگذر آدم خاکی بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند همت طلب از باطن پیران سحرخیز زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند0 Comentários 0 Compartilhamentos 61 Visualizações 5 0 Anterior